چهارمین آلبوم استودویی (رسمی) علی سورنا پس از موفقیت های مرد تنها ، آوار و نگار منتشر شد ؛ مجموعهای متفاوت تر و نزدیک تر به شخصیت و زندگی علی سورنا با آهنگسازی سعید دهقان ، که طی روزهای آینده حتماً نقد و بررسی رسمی نسبت به آن در مجله موسیقایی آمیزه قرار خواهد گرفت .
اما در روزهای اخیر ؛ در رابطه با جلد این مجموعه صحبت هایی مطرح شده است که آنرا نقض قانون کپی رایت و استفاده بدون اجازهی صاحب اثر خوانده اند ، سعی کردیم با کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با این سبک عکس برداری بتوانیم شایعات مطرح شده بررسی و به یک نتیجه برسیم .
کیارش یکی از دو عضو دژ مسئول تولید جلد این مجموعه بوده است ، یکی از رایترهای خوب ایران که به همراه عضو دیگر اثری ماندگار را به سفارش رپسان در شهرک امید ثبت کرده اند ، اثری که از آن به عنوان گرافیتی خانواده یاد میشود و به نظر نمیرسد که فردی آماتور در کنار تیم کویر کار کرده باشد زیرا وی بیشتر از 5سال است که در حال نگارگری روی دیوارهای شهر است .
مرتبهی اولی که خبر پیش فروش مجموعه آغاز شد جلد منتشر شده من را به یاد تبلیغات آلبوم اثر پروانهای از کندریک لامار انداخت که به سرعت متوجه شدم تا یک ایده باعث نگاهی تازه به طراحی جلد در آثار زیرزمینی شده است و به سرعت به دنبال خواستگاه اولیهی این نوع عکس ها رفتم تا اطلاعات بیشتری در این رابطه کسب کنم ، پس از تحقیقاتی که انجام دادم متوجه شدم طرح های برخواسته شده از عکس های دوربین های پلوراید آمده است . دوربین هایی که از سال 1948 وارد بازار شده اند و سازوکار آنها اینگونه است که پس از عکسبرداری بلافاصله عکس برداشته شده را روی کاغذهای مخصوص دوربین ظاهر میکنند چرا که در آن زمان چاپ عکسها کاری سخت و البته گران قیمت بود . و در ادامه در سال 1960 شرکت پلوراید با خرید تکنولوژی و تسریع بخشیدن به فرآیندهای چاپ و تولید در این دوربین ها در ابعاد وسیع تر به گونهای باعث شد تا این دوربین ها با عنوان دوربین های پلوراید در بین همهی مردم شناخته شوند . پیدایش این دوربین ها و چاپ فوریشان سبب آن شد تا مردم از آنها در تمامی لحظاتشان استفاده کنند و به دلیل جنس کاغذی نوار فیلم ها (که امروزه سخت تر شده اند) مردم میتوانستند در حاشیهی کاغذ ، روز و خاطرهی مورد نظرشان را ثبت کنند تا هیچوقت از بین نرود که رفته رفته این سنت از بین رفت و با روی کارآمدن دوربین های دیجیتال با دقت بالاتر، تلفن های هوشمند و اسباب و تجهیزات مدرن رفته رفته این نوع عکس برداری و ثبت آنها مترود شدند .در سال 2015 شرکت پلوراید و اینستکس با همه فراگیر شدن سبک رترو نسل جدیدی از دوربین های پلوراید را به بازار عرضه کرد که با استقبال خوبی از سوی خریداران مواجه شد تا دوباره این دوربین های کوچک و البته گران قیمت بین مردم جای باز کنند و دوباره این ثبت خاطرات جایی در میان مردم داشته باشد.
گشتی و گذاری در شبکهی اجتماعی پینترست باعث میشود تا موجه شویم این نوع انتشار عکس و قاب بندی نوعی ایدهی اولیه بوده که فرد اولی که از آن استفاده کرده است مشخص نیست و تا جایی که اطلاعات علم تبلیغات من جای میدهد ایده کپی رایت ندارد و اینکه فردی در ایران آنرا بخواهد به نام سبک خودش و ابدای خودش جای بزند بیشتر عدم آگاهی و عدم اطلاعات است . این نوع عکس برداری و انتشار توسط افراد بسیار زیادی تا به حال انجام شده است که حتی توسط هنرمندان بسیاری هم چه برای تبلیغات فضای مجازی و چه برای جلدهای مجموعهیشان استفاده شده است .
آنچه که عیان است و نیاز به توضیحات واضحات ندارد ایدهی جلد مجموعه فاقد از خلاقیت اجراست و طراح جلد صرفاً از چند ایدهی پیشین الهام گرفته است که البته این صحبت که یک رایتر خلاقیت ندارد هم گزارهی درستی نیست؛ با گشت و گذاری در فضاهایی مانند پینترست و شاتر استاک تعداد فراوانی از طرح های آمادهی کاغذهای دوربین پلوراید وجود دارد و نباید این ایراد را گرفت که کپی برداری از طرحی چه ایرانی و یا خارجی شده است زیرا طبق صحبتهای مدیر برنامههای علی سورنا این ایده از ابتدا در ذهن خودشان پرورانده شده است که عکسی در درون این طرح ها به عنوان جلد رسمی مجموعه استفاده شود .
1 نظر
???