ممکن است شما آثاری تولید کنید که به لحاظ محتوا یا فرم یا هر دو دارای کیفیت باشند اما بازخورد آثار٬ آن طور که انتظار میکشید نباشد
احتمال آن هست که ناگهان در پروسهی تولید شیفتهی کار خود شده باشید و از معایب آن چشم پوشیده باشید پس دوباره اثر خود را به لحاظ فرم و محتوا بسنجید فراموش نکنید که وقتی از فرم و محتوا صحبت میکنیم فقط محدود به کیفیت آن نیست آثار شما باید به اقتضای زمان و مکان ارائه شوند به طور مثال جامعهی مخاطب خود را در نظر بگیرید اگر آنها به تمهای هنری غربی عادت دارند نمیتوانید در کارهای ابتداییتان با یک اثر کاملاً شرقی آنها را سورپرایز کنید. از الان تا آخرین روز عمرتان به یاد داشته باشید «برای شکستن قوانین نخست باید آن ها را فراگرفته باشید» گاهی به جای ماجراجویی و گاردهای لجبازانه مقابل قوانین و تجارب بشری اگر فقط کمی انعطاف به خرج بدهید نتیجهی بسیار بهتری میگیرید چون مادامیکه به مخاطب اثبات نکرده باشید قوانین را بلدید شکستن قوانین صرفاً شمارا موجودی لجباز و آماتور نشان میدهد یا در بهترین حالت مخاطب اینگونه میپندارد که لقمهای بزرگتر از دهانتان برداشتهاید. رعایت جغرافیا و اقتضای زمانی یک اثر بسیار در مخاطبین تاثیرگذار است تصور کنید محتوای ضد جنگ در مناطق مختلف چقدر بازخوردهای متفاوتی دارد و اصلاً معنای خود واژهی جنگ در مناطق مختلف چقدر متفاوت است. (مثلاً تفاوت جنگهای ایدئولوژیک خاورمیانه با مداخلههای منفعت طلبانه و استراتژیک در اوکراین) سیستم سرمایهداری در ایران یک جور فحش است و همه منتقد آن هستند آیا محتوای ضد سرمایهداری در کشورهایی با سیستم اقتصادی بازار آزاد مورد اقبال قرار میگیرد؟ و از این دست اختلافها بین مفاهیم و محتوا در جغرافیای مختلف…..
اما بر اساس اقتضای زمانی گاهی کارهایی میشنویم با فرم و محتوای با کیفیت اما روی بیتی دِ موده و هرز و هنرمندان بر این باورند که این بیتهای قدیمی دارای اصالت هستند پس امیدوارم دیگر انتظاری برای مورد اقبال واقع شدن آثار خود نداشته باشند چرا که ساختار یک اثر چندان قابل کنترل نیست که شما به راحتی با دستکاری قدیم و جدید به یک اثر مطلوب دست پیدا کنید. پس در ترکیب فلوها٬رایمها٬مفاهیم و اجزای موسیقیایی بیت بسیار دقت کنید که همنشینی قدیم و جدید آنها ترکیب آزاردهندهای ایجاد نکند. هرگاه چندین عامل کنار هم قرار میگیرند اهمیت ساختار بیشتر میشود به طور مثال هنگامی که یک اثر رپ ریلیز میکنید شما با اجرا٬ شعر و بیت باید یک ترکیب ایجاد کنید. ساختار در ترکیبها از آن جهت اهمیت مییابد که برخی اجزا ممکناست در ذات خود با یکدیگر مستعد همنشینی نباشند. یک متن سنگین و پر مغز را در نظر بگیرید فرض کنید شخصی به فست آن را رپ میکند! احتمالاً بخش زیادی از مخاطبین بالغ خود را از دست میدهد چرا که برای فکر کردن به هر مصرع از یک شعر مفهومی باید فرصتی به مخاطب داده شود و وقتی شما به فست٬ مفهومی رپ میکنید این فرصت پردازش را دریغ میکنید و کشش را از مخاطب خود میگیرید. از این دست اختلالات ساختاری بسیار در هنرهایی که ترکیبی از هنرهای دیگر هستند رخ میدهد یکی از دلایل اصلی این اختلالات هم تفاوت در مدیوم این هنرهاست در مدیوم معمول٬ شعر شما شعر را از روی کتابی میخوانید خودتان تنظیم میکنید که چگونه و کجا توقف کنید٬ تخیل کنید٬ با چه آهنگی بخوانید و اصلاً عمده ابزار خواندن شعر ٬ چشم است وقتی در مدیوم موسیقی ارائه میشود که یک هنرسمعیست٬ گوش میشود این اختلافات در ساختار و مدیوم هنرها از عواملی هستند که وقتی شما آنها را با یکدیگر ترکیب میکنید مشکلاتی ایجاد میکنند.
نویسنده : حمید
3 نظرات
به به ، چند وقت نبودید
به جای ساختار باید بگید انسجام. با واژههای نامأنوس صحبت میکنید.
فکر میکنم «ساختار» کلمه ی مناسبی باشد با این پیش فرض که اجزای یک اثر هنری ساختار آن اثر را تشکیل می دهند امیدوارم منظورمو متوجه شده باشید.